آسیه همسر فرعون بود. گفته اند هنگامى كه معجزه موسى(ع) را در مقابل ساحران مشاهده كرد، اعماق قلبش به نور ايمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد.
هنگامى كه فرعون از ايمان او باخبر شد، بارها او را نهى كرد، و اصرار داشت كه موسی و خدایش را رها كند، ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.
وقتی اطریافیانش به او می گفتند: اين همه امكانات چشمگيرى كه در اختيار توست را با ايمان به یک چوپان (موسى) از دست نده! پاسخ مى دهد و بیزاری خود را از فرعون و جنایاتش ابراز می کند.
سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهاي آسیه را با ميخها بسته، در زير آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظيمى بر سينه او بيفكنند.
هنگامى كه آسیه آخرين لحظه هاى عمر خود را مى گذراند، دعايش اين بود: پروردگارا! براى من خانه اى در بهشت در جوار خودت بنا كن و مرا از فرعون و اعمالش رهايى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده.
خداوند نيز دعاى اين زن مؤ من فداكار را اجابت فرمود و او را در كنار بهترين زنان جهان قرار داد.
مسلّماً زرق و برقی برتر از دستگاه فرعونى وجود نداشت، همان طور كه فشار و شكنجه اى فراتر از شكنجه هاى فرعون جنايتكار نبود، ولى نه آن زرق و برق، و نه اين فشار و شكنجه، آن زن مؤ من را به زانو در نياورد و آسیه جانِ خويش را در راه معشوق حقيقى فدا كرد.(1)
در روايتى از رسول خدا(ص) می خوانيم: برترين زنان اهل بهشت چهار نفرند: خديجه (دختر خويلد)، فاطمه (دختر محمد)، مريم(دختر عمران) و آسيه (همسر فرعون). (2)
1- تفسير نمونه ، ج 24، ص 302 و 304
2- الدُّر المنثور، ج 8، ص 229